جوک و اس ام اس

آخرین جوک های روز

جوک و اس ام اس

آخرین جوک های روز

جوک های سری ۱۹

 

      اصفهانیه یه موز می خوره تا یه هفته دستشویی نمی ره!

 

      پدر: «پسرم! هر وقت مرا عصبانی می‌کنی، یکی از موهایم سفید می‌شود.» پسر: «حالا فهمیدم که چرا پدر بزرگ همه موهایش سفید است.»

 

      به حیف نان میگن بنزین سوپر میزنی؟ میگه: نه خانواده تو ماشین نشسته.

 

      ملانصرالدین داشت سخنرانی می کرد که: هرکس چند زن داشته باشد به همان تعداد چراغ در بهشت برایش روشن می شود. ناگهان در میان جمعیت، زن خود را دید. هول کرد و گفت: البته هرگز نشه فراموش لامپ اضافی خاموش!

 

      حیف نان می ره بالای پل عابر پیاده می گه خب من خر، من نفهم، آخه مگه شما اینجا رودخونه می بینید که پل زدید؟

 

      از حیف نان می پرسن چرا نمازت رو بدون وضو خوندی؟ میگه آخه می خواستم خدا رو غافلگیرکنم.

 

      حیف نان راننده اتوبوس بوده بعد یه مدت راننده مینی بوس می شه... می بینند که هیچی پول در نمیاره... پیگیر می شن می بینن که پولها رو پاره می کنه!!!

 

      دانش آموز: «آقا! من هر کاری کردم نتوانستم مطلبی را که زیر ورقه‌ام نوشته بودید بخوانم.» معلم: «حواست کجاست؟ نوشته بودم «خوش خط بنویس»!

 

      گربه‌ای در کمین موشی نشسته بود. موش هم فهمیده بود و از لانه خارج نمی‌شد. پس از چند لحظه، موش صدای موش دیگری را شنید که می‌گفت: «بیا بیرون. گربه رفت.» موش از لانه بیرون آمد و گرفتار گربه شد. گربه هم زیر لب گفت: «این است فایده دانستن زبان خارجی!»

 

      حیف نان زنش دو قلو می زاد به دکتره میگه: دکتر ارزون حساب کن جفتشو ببرم

 

      یک فیلسوف آلمانی می گوید: انسان موجود عجیبی است! اگر به او بگویید در آسمان خدا، یکصد میلیارد و نهصد و نود و نه ستاره وجود دارد بی چون و چرا می پذیرد. اما اگر در پارکی ببیند روی نیمکتی نوشته اند: رنگی نشوید، فورا انگشت خود را به نیمکت می کشد تا مطمئن شود.

 

      روش دفع انگل: 3 روز چای و بیسکویت می خوری روز چهارم فقط چای. کرمه میاد بیرون میگه: پس بیسکویت کو؟

 

      حیف نان میره دستشویی و در می زنه. یه عربه می گه: اهم... حیف نان می‌گه: حالا اسمت چیه؟ عربه میگه: محمد حسن خلیل. حیف نان می‌گه: ای پدرسوخته‌ها، سه تایی رفتین توالت؟

 

      حیف نان رو برق سه ‌فاز می‌گیره پرت می‌کنه، بلند می شه میگه: اگه مردی یه فاز یه فاز بیا جلو!

 

      آبادانیه میره تهرون سوار اتوبوس میشه ، به راننده بلیط میده ، راننده میگه آقا این بلیط ماله آبادانه! آبادانیه میگه : کوکا چیشتو خو ب باز کن! روش نوشته آبادان و حومه!!!

 

      حیف نان یه بار میره مشهد ، دو بار هم میره قم. دوستاش بهش میگن مش قمقمه!

 

      حیف نان بعد از سی سال کچل بودن میره مو می کاره دو روز بعدش تو قرعه کشی بانک حج واجب برنده می شه.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد