جوک و اس ام اس

آخرین جوک های روز

جوک و اس ام اس

آخرین جوک های روز

جوک های سری 4

       از غضی می پرسن نظرت راجع به بازی ایران و استرالیا چیه؟ می گه ای بابا اینا شورشو در اوردن انقدر نشون می دن تا ایران ببازه!

 

       غضی میره شکار خرگوش از پشت درخت صدای هویج در میاره !

 

       می گن با لجن جمله بساز : می گه این بچه ها با ما لجن !

 

       یه گاوه می ره کلاس انگلیسی میاد بیرون می گه : وی ی ی ی ی ی ی ی !!!

 

       رشتیه و آمریکاییه و آلمانیه تو هواپیما بودن که هواپیما سقوط می کنه یه دفعه فرشته ی نجات با یه قالیچه ی پرنده میاد می گه از هر کدوم یه سوال می کنم اگه درست جواب داد سوار می شه. از آمریکاییه می پرسه : رییس جمهور آمریکا کیه ؟ می گه بوش. می گه آفرین سوار قالیچه شو. از انگلیسیه می پرسه پایتخت انگلیس کجاس ؟ می گه لندن. می گه تو هم سوار شو. از رشتیه می پرسه رییس جمهور آنگولا در سال 1920 کی بود ؟ رشتیه می گه : آووووو خوب یه دفعه بگو جا ندارم ! (من که نفهمیدم یعنی چی !!!)

 

       جوک جلوی اتوبوس رو شنیدید ؟ منم ته اتوبوس بودم نشنیدم ! (این هم از استعدادهای خدادادی یک خواننده ی بی ذوق !)

 

       دخو از راهی می گذشت دید خر یه دهاتی مریض بر زمین افتاده دهاتی هم نمی دونه دردش چیه. دخو گفت این که کاری ندارد ! دم خر را بزن بالا و داخل سوراخ نگاه کن ! خودش هم دهان خر را باز کرد و نگاه کرد. از دهاتی پرسید : خوب منو میبینی ؟ دهاتی گفت نه. گفت معلومه : روده اش پیچ خورده است !

 

       یه عده میرن کوه. راهنماشون لکنت زبون داشت و هی تو راه می گفت چ چ چ چ ... بالای کوه که رسیدن گفت : چ چ چادر رو جا گذاشتیم ! همه شاکی بر گشتن پایین ! تو راه برگشت هی می گفت : ش ش ش ش ... میرسن پایین کوه و هر چه می گردن چادری پیدا نمی کنن. راهنما می گه : ش ش ش شوخی کردم !!!

 

       غضنفر زنگ میزنه خونه دوست دخترش، بابای دختره گوشی رو ور میداره. غضنفر میگه: ببخشید غزال خونست؟!باباهه هم شاکی میشه فحش رو میکشه به غضنفر! چند روز بعد دختره غضنفر رو تو خیابون میبینه،‌میگه: ‌بابا چرا ضایع بازی در میاری؟! وقتی بابام ور میداره، ‌یه چیزِ بی‌ربط سر هم کن بگو. غضنفر هم میگه ‌باشه. دفعه بعد که زنگ میزنه، باز باباهه گوشی رو ور میداره.غضنفر هول میشه، میگه: ببخشید اونجا میدون انقلابه؟! یارو میگه: آره چی کار داشتی؟! میگه: ببخشید، غزال خانم هستن؟!

 

       یک سال، یک ماه از محرم گذشته بوده ولی هنوز تو شهر صدای سینه‌زنی میومده. مردم میرن پی ماجرا، میبینن دسته ترکها تو کوچه بن بست گیر کرده!

 

       غضنفر میره بقالی،‌می‌بینه رو دیوار بزرگ نوشتن: علی با ماست! حسن با ماست! حسین با ماست! میگه: ببخشید اقا، شما ماست خالی ندارید؟!

 

       غضنفر هر روز زنگ یک کلیسا رو می‌زده و در می‌رفته. آخر پدر روحانی شاکی میشه،‌یک روز پشت در کمین می‌کنه، تا غضنفر زنگ می‌زنه، ‌خرشو می‌گیره و می‌پرسه چیکار داری؟ غضنفر حول میشه،‌با تتپته میگه: ببخشید، ‌عیسی هست؟!

 

       وسط اردبیل یه چاهی بوده، ‌هی ملت می‌افتادن توش،‌زخم و زیلی می‌شدن. میان تو شهرداری یک جلسه برگذار می‌کنن که واسه این مشکل یک راه حلی پیدا کنن. یکی از مهندسا پا میشه میگه: یافتم! ما یک آمبولانس می‌گذاریم بغل این چاه، ‌هرکی افتاد توش رو سریع ببره بیمارستان. ملت همه هورا می‌کشن..آفرین! ایول! دمت گرم!یک مهندس دیگه پا میشه میگه: الحق که همتون نفهمید!آخه اینم شد راه حل؟! ملت میگن، خوب تو میگی چی‌کار کنیم؟ یارو میگه: بابا تا اون آمبولانس طرف رو برسونه بیمارستان، که بدبخت جون داده. ما باید یک بیمارستان کنار این چاه بسازیم، که همه بهش سریع دسترسی داشته باشن! ملت دیگه خیلی حال می‌کنن، کف می‌زنن سوت می‌کشن، که ایول بابا تو چه مخی داری!یهو یه مهندس دیگه پا میشه میگه: الحق هرچی بهمون میگن خر، حقمونه! آخه این شد راه حل؟! این همه خرج کنیم یک بیمارستان بسازیم کنار چاه که چی بشه؟ مردم تعجب می‌کنن،‌میگن: خوب تو میگی چیکار کنیم؟ یارو میگه: بابا این که واضحه، ما این چاهو پر می‌کنیم، میریم نزدیک یک بیمارستان یک چاه می‌زنیم!

 

       عربه میره داروخونه میگه:ولک هزار تا میخ داری؟! یارو میگه: ‌نه. دوباره فردا میاد میگه: ولک هزار تا میخ داری؟! باز یارو میگه: نه برادر، ‌اینجا داروخونس، میخ فروشی که نیست! هی چند روز این اتفاق میفته، یارو با خودش میگه:بگذار برم هزار تا میخ بخرم‌،‌یه سود حسابی بکنم. فرداش دوباره عربه میاد میگه:ولک هزار تا میخ داری؟! یارو میگه:آره، 3 تا کارتون میخ می‌گذاره جلو عربه... عربه یک نگاه می‌کنه میگه::اََاَ....ه! ولک توچقدر میخ داری!

 

       غضنفر ساندویچ ‌فروشی داشته، ‌یک روز یک بابایی میاد میگه: ‌قربون یک ککتل بده، ‌فقط بی‌زحمت توش گوجه نگذار. غضنفر میگه: آقا امروز اصلا گوجه نداریم، میخوای خیارشور نگذارم؟!

 

       غضنفر میره ماه عسل، یادش میره زنش رو ببره!

 

       به غضنفر میگن چند تا بچه داری؟ میگه 2 تا . می‌پرسن: کدومش بزرگتره؟ میگه: خوب اولیش!

 

       غضنفر از یکی میپرسه قبله کدوم طرفه؟! یارو نشونش میده، غضنفر میگه:باید خیلی برم؟!

 

       از غضنفر می‌پرسن: بلدی پیانو بزنی؟! میگه: نه. ولی یه داداش دارم... اونم نه!

 

       غضنفر یه سکه اززیر خاک پیدا میکنه، روش نوشته بوده تاریخِ ضرب: 200 سال قبل از میلاد!

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد