یه روز به یه ترکه میگن شما در
روز چقدر نون می خورین؟ میگه صبح دوتا لواش، ظهر یه تافتون، بعد از ظهر چهارتا سنگک،
شب هم سهتا باگت! به ترکه میگن پس نون بربری چی؟ میگه پس فکر کردی اینا رو لای چی
می ذاریم می خوریم؟
به حیف نون می گن یه حدیث از
یکی از معصومین بگو. می گه: هبدربدورابودودابودو
o می پرسن این حدیث از کیه ؟ می گه حضرت علی اصغر !
نویسنده معروفی می گوید زن مثل
کراوات است هم زیبایی به مرد می بخشد و هم گلویش را فشار می دهد
از یک دکتر می پرسن خط وسط قرص
برای چیه؟ میگه که اگر قرص با آب پایین نرفت با پیچگوشتی پایین کنند!!!
تاحالا به این موضوع فکر کردید که چقدر خنگید؟ نه؟ پس حالا این سؤالا
رو بخونید تا بفهمید من چی می گم.
چرا لکلک موقع خواب یک پایش
را بالا میگیرد؟ چون اگر هر دو را بگیرد، میافتد!
چرا ناپلئون همیشه یه کمربند
قرمز می بسته؟ برای اینکه شلوارش نیاد پایین!
می دونید اگه یه فیل بره بالای
درخت چی می شه؟ یه فیل از فیلای روی زمین کم می شه.
می دونید اگه 2 تا فیل برن بالای
درخت چی می شه؟ خوب معلومه. درخت می شکنه!
o هنوزم به هوش خودتون اطمینان دارید؟ چند تا از سؤالا رو درست جواب دادید؟
حیف نون می خواسته نماز بخونه
می گه: الحمد للله رب العالمین
o خدایا سرتو درد نمیارم ولا الضالین!
حیف نون در حال مرگ بوده، پسراشو
جمع می کنه دورش که نصیحتشون کنه! نفری یه چوب می ده دست پسرا! به پسرا میگه بشکونیدش!
همه چوب رو می شکونن! این بار نفری 2 تا چوب می ده بهشون. بچه هاش 2 تا رو هم می شکونن!
همین طور پیش میرن تا می رسن به جایی که هر کدوم یه دسته چوب رو یه جا می شکونن! حیف
نون عصبانی می شه! داد میزنه: اه! جنبه ندارید می خواستم نصیحتتون کنم!